معنای: « أشهد أن محمدًا رسول الله »
- شهادت «أن محمدا رسول الله»:
یک انسان، مسلمان شده نمیتواند تا اینکه مانند مسلمانان گواهی دهد که محمد رسول وفرستادهی الله است.
محمد مردی از بنیبشر است، نه الهی است ونه مخلوق مختلفی، نه فرشتهای است ونه نوری ونه چیزی دیگری، بلکه او مانند دیگر بنیبشر است، میخورد ومیآشامد ومیخوابد وبیمار میشود وبرای طلب رزق وروزی به بازارها میرود ... الخ، لیکن الله متعال او را به وسیلهی وحی که بر او نازل فرموده؛ برتری داده است، هنگامی که یکی از فرشتگان (جبریل) را دید، وسخن او را شنید، و او وی را خبر داد که الله متعال انتخابش نموده تا آخرین رسول وفرستاده از جانب الله خالق به سوی همهی مردم باشد.
- والبته الله متعال رسولش محمد را به سوی همهی مردم - هرچه ادیان واجناس وکشورهایشان مختلف هم باشد - فرستاده است تا این پنج وظیفه را انجام دهد:
- به مردم پیامهای الله را برساند، به ویژه: دعوت به سوی عبادت الله که یکتا است وشریکی ندارد، واینکه تنها الله معبود برحق است، ومعبودیت غیر الله باطل وناروا است.
- مردم را بشارت دهد که هرکس ایمان آورد وعمل صالح انجام دهد؛ الله متعال او را پاداش (نیک) خواهد داد، پاداش او بهشتی است که در آن، تمام انواع نعمتها وجود دارد، و او آنجا همیشه وجاویدان میباشد، بلکه الله متعال برای او برتریهای زیادی از فضل وکرم خود میافزاید.
- و این هم برخی از اعمال نیک که رسول الله به مردم رسانیده است تا بدان عمل کنند:
- ایمان آوردن به الله، وفرشتگان، وکتابها، وپیامبرانش، وبه روز آخرت، وبه قضا وقدر الله اعم از خیر وشر آن.
- اخلاص، نماز، زکات، روزه وحج.
- احسان در عبادت الله (= انجام عبادت به گونهی کاملتر وزیباتر)، وحاضر وناظر دانستن او در نهان وآشکار.
- احسان به پدر ومادر وهمسر وفرزند وهمسایگان، وصلهی رحم، ودوستی با خوبان.
- هماهنگی وهمکاری در راه نیکوکاری وپرهیزگاری، ومشورت در کارها.
- اصلاح کردن میان دو فرد متخاصم، ومتصف بودن به شجاعت، وگواهی دادن به حق، وکمک مظلوم.
- کمک به نیازمندان، مانند: فقیران، بینوایان، یتیمان، بیگانگان وقرضداران، بدون منت واذیت.
- عدالت در همهی امور، وصرفهجویی در نفقات، ومیانهروی.
- راستگویی در سخن ووعدهها، ووفا به عهد وپیمان.
- ادای امانت.
- آسانگیری ونرم رفتاری.
- خشم را فرو بردن، گذشت نمودن، بخشودن، صبر، بردباری وخویشتنداری.
- عفت، ازدواج، چشمپوشی وستر عورت.
- پاکی، نظافت، زیب وزینت.
- خوردن از هرچه پاک وحلال است، مانند: میوهها، چهارپایان (شتر، گاو وگوسفند)، وشکار دریا.
- مردم را بیم دهد از اینکه عمل بدی انجام دهند، زیرا الله متعال اگر بخواهد انسان (گنهکار) را کیفر میدهد، وکیفر او آتشی است که در آن، همهی انواع عذاب دردناک وخوار کننده وجود دارد، اما کسی که کفر ورزد؛ پس او بدترین بدیها وگناهان را مرتکب شده است، و او همیشه وجاویدان در آتش دوزخ میماند.
- واین هم برخی از اعمال بدی که رسول الله برای مردم بیان نموده تا از آن اجتناب ورزند:
- شرک، کفر، نفاق، ریاکاری، آوازهخواهی وچاپلوسی.
- قتل نفس بدون حق، ستم، تجاوز، نافرمانی، سرکشی وزیانکاری.
- زنا، لواطت، بیحیائی، سخنان بد، وعموم کارهای زشت چه آشکار باشد وچه پنهان.
- دزدی، سودخواری وشرابخواری.
- تجسس، یکدیگر را با القاب بد یاد کردن، طعنه زدن، عیبجویی، تنقص، تمسخر، غیبت، سخن چینی، گمان بد، تکبر، خودپسندی، بزرگ منشی، غرور، کبر، خودبینی، تنها نظر خود را پذیرفتن، عنصریت، خیانت، حسادت، حقد، کینهتوزی، فرومایگی، غم واندوه، درماندگی وتنبلی، بزدلی وبخل ورزیدن، خشمگین شدن، اسراف وبیهوده خرج کردن، وعجله کردن.
- یار ورفیق شدن با افراد خبیث، همکاری در راه گناه وتجاوز، توطئه ودسیسه بر ضد افراد خوب.
- درگیری وتفرقه اندازی میان مردم، خصومت وجیغ وفریاد زدن.
- دروغگویی وشهادت دروغ، حقیقتپوشی وتقلب وفریبکاری.
- دشنام دادن، وحرفهای بد گفتن.
- پلیدی ونجاست.
- خوردن پلیدیها، مانند: گوشت خوک، خودمرده، خون ریخته شده، وحیوانی که نزد بتها ذبح شده است.
- بر مردم گواه باشد، که برخی از ایشان ایمان آورده وتنها الله را عبادت نمودند، وبرخی دیگر از ایشان کافر بوده والله را به تنهایی عبادت نکردند.
- نمونهای باشد برای انسان آرمانی معتدل، که مردم، پیش روی خود انسانی همچون خودشان را ببینند که الله از اعمال او راضی است، آنگاه به پیروی از او بشتابند، و او را برای خود الگوی نیک قرار دهند، وبرایشان چراغ روشنی بخش باشد، به سبب او از تاریکیهای اندیشهها وگفتارها وکردارها به سوی روشنی وهدایت وخیر بیرون آیند، و از پی او راه روند تا اینکه وارد بهشت گردند، وآنجا چنان در رفاه وآسایش بسر برند که هرگز با آن فقر وبدبختی نباشد، وچنان جوان شوند که هرگز با آن پیری نباشد، وچنان تندرست وصحتمند باشند که هرگز بیماری به سوی آنها راه نیابد، بلکه آنها در آنجا همیشه وجاویدان میباشند که الله از آنها راضی بوده، وآنها نیز از الله راضی هستند.
اینها همان وظیفههای پنجگانه است که الله متعال رسولش را دستور داده تا آنها را انجام دهد، واینکه نباید کفار را بر کفرشان، وهمچنین منافقان را بر نفاقشان اقرار نمود وبرایشان توافق نشان داد، اگرچه (در این راه) او را اذیت نمودند، بلکه بر او لازم است تا بر الله توکل نموده وپیامهای وی را به طور کامل (به مردم) برساند، چنانچه الله سبحانه فرموده است: {يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَمُبَشِّرًا وَنَذِيرًا (45) وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُنِيرًا (46) وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ بِأَنَّ لَهُمْ مِنَ اللَّهِ فَضْلًا كَبِيرًا (47) وَلَا تُطِعِ الْكَافِرِينَ وَالْمُنَافِقِينَ وَدَعْ أَذَاهُمْ وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ وَكَفَى بِاللَّهِ وَكِيلًا} [الأحزاب: 45 - 48] «ای پیامبر! ما تو را گواه، وبشارت دهنده وبیم دهنده فرستادیم. ودعوت کننده به سوی الله به فرمان او، وچراغی روشنی بخش قرار دادیم. ومؤمنان را بشارت ده که برای آنها از سوی الله فضل بزرگی است. و از کافران ومنافقان اطاعت مکن، و آزارشان را واگذار (وبه آنا اعتنای نکن) وبر الله توکل کن، وهمین بس است که الله کارساز (تو ومدافع از تو) باشد».
وحقا که پیامبر (صلی الله علیه وسلم) پیامهای الله را کاملًا به مردم رسانید، والله خودش بر این، گواهی داده وفرموده است: {الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا} [المائدة: 3] «امروز من برای شما دین شما را کامل نمودم، ونعمتم را بر شما تمام نمودم، واسلام را برای شما به عنوان دین برگزیدم».
وهمچنین مسلمانان گواه اند که رسول الله (صلی الله علیه وسلم) پیام الله را رسانیده است، بنابر این، انسان، مسلمان شده نمیتواند تا اینکه با گواهان، گواهی دهد که محمد رسول وفرستادهی الله است.